این تاریخ یادآور یازدهم ژوئیه ۱۹۸۷ است که در آن جمعیت جهان از مرز ۵ میلیارد گذشت.
حدود ۴۰ سال پیش بود که سازمان ملل متحد برای نخستین بار برنامه مدونی برای تنظیم خانواده و کنترل جمعیت ارائه کرد. با وجود تمام پیشرفتهای بهدست آمده، همچنان بیش از نیم میلیون زن در سراسر جهان در هنگام تولد کودکان خود میمیرند و ایدز، مشکلات ناشی از بارداری ناخواسته، و سقط جنین در شرایط غیر بهداشتی، جان بسیاری از زنان در کشورهای در حال توسعه را تهدید میکند.
"تنظیم خانواده" حتی برای بسیاری از افراد جوان هم عبارتی بیگانه است. فقدان اطلاعات و عدم دسترسی به روشهای جلوگیری از بارداری، از مشکلات بزرگ کشورهای در حال توسعه بهشمار میروند.
در حال حاضر حدود ۲۰۰ میلیون زن در سراسر دنیا، اختیاری در مورد بارداری، تعداد دفعات آن و فاصله بین کودکان خود ندارند. هایدهماری ویچورک- تسویل (Heidemarie Wieczorek-Zeul)، وزیر همکاریهای عمرانی و توسعه آلمان، در روز ۱۱ ژوئیه ۲۰۰۸ در برلین، خواستار فراهم شدن شرایطی شد که در آن هر زنی بتواند در مورد مسائل یادشده تصمیم بگیرد.
هر سال در سراتاسر جهان حدود ۷۶ میلیون زن، ناخواسته باردار میشوند. این عدد تقریبا برابر رشد سالانه جمعیت جهان است. در کشورهای در حال توسعه بیش از نیمی از ۱۴ میلیون مادر نوجوان، ناخواسته باردار میشوند. زایمان و بارداری همچنان جزو دلایل اصلی مرگوگیر در میان مادران نوجوان است.
حدود ۲۰۰ میلیون زن در کشورهای مورد مطالعه، تمایل به پیشگیری از بارداری دارند، اگر شرایط برای آنها فراهم باشد.
نتیجه: انفجار جمعیت
در حال حاضر بیش از ۷/6 میلیارد انسان بر روی کره زمین زندگی میکنند. هر ثانیه ۳ نفر به این تعداد افزوده میشود؛ یعنی هر هفته بیش از ۵ / ۱ میلیون و هر سال بیش از ۸۰ میلیون نفر. کارشناسان انتظار دارند که تا چهار سال دیگر جمعیت جهان از ۷ میلیارد نفر بگذرد. ۹۹ درصد این رشد جمعیت، در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد.
جمعیت تنها در آفریقا تا سال ۲۰۵۰، یک میلیارد نفر افزایش خواهد یافت. بدین ترتیب تعداد ساکنان این قاره دو برابر خواهد شد. جمعیت آسیا در مدت مشابه، بیش از ۳/ ۱ میلیارد و در آمریکای لاتین حدود ۲۱۵ میلیون نفر افزایش خواهد یافت.
مثال ملموس این پدیده در ایران در دهه ۱۳۶۰ شمسی قابل مشاهده است. موج جمعیت متولدشده در این دهه، در سالهای بعد فشار خود را بر آموزش و پرورش و در پی آن دانشگاهها تحمیل کرد. این نسل در سالهای اخیر به سن ازدواج رسیده و اکنون تقاضای بسیار گستردهای برای مسکن و اشتغال ایجاد کرده است. این موج به مسیر خود ادامه خواهد داد و فشار بعدی خود را بر صندوقهای تأمین اجتماعی و بازنشستگی وارد خواهد کرد.
پیآمدهای انفجار جمعیت
رشد سریع جمعیت، خود از موانع اساسی مبارزه با فقر و گرسنگی است. به همین دلیل سازمانهای مسئول از کشورهای ثروتمند خواستهاند تا حدود ۲/ ۱ میلیارد دلار در زمینه تنظیم خانواده سرمایهگذاری کنند. این رقم در حال حاضر تنها نیم میلیارد دلار است.
در تانزانیا بهعنوان مثال تنها یکپنجم زنان از روشهای مدرن پیشگیری از بارداری استفاده میکنند. هر زن تانزانیایی در دوران باروری خود بهطور متوسط ۶ کودک به دنیا میآورد. بدین ترتیب جمعیت ۴۰ میلیونی این کشور در سال ۲۰۵۰ به ۸۰ میلیون نفر خواهد رسید.
در این کشور از هر هزار نفر ۱۱۸ نفر تا پیش از رسیدن به سن ۵ سالگی میمیرند و حدود ۶۰ درصد جمعیت، با کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند.
سازمان ملل متحد انتظار دارد با برنامهریزیهای انجامشده، مرگومیر مادران و کودکان در زمان زایمان تا سال ۲۰۱۵ به نصف کاهش یابد. تعداد کسانی که در فقر مطلق زندگی میکنند هم باید کاهش محسوسی داشته باشد. این ارقام دستکم برای تانزانیا غیرقابل تحقق خواهند بود.
در هند جمعیت در سال ۲۰۰۰ رسما از مرز یک میلیارد گذشت و در سال ۲۰۰۸، یک میلیارد و صد میلیون نفر است. جمعیت این کشور به این ترتیب در سال ۲۰۵۰ به ۷/ ۱ میلیارد خواهد رسید. تنها در سه شهر دهلی (۱۲ میلیون) ، بمبئی (۲۰ میلیون) و کلکته (۱۵ میلیون) بیش از ۴۵ میلیون نفر زندگی میکنند. این تعداد بیش از نیمی از جمعیت ایران است.
این مسئله دولت هند را با مشکلات اساسی در تأمین آب آشامیدنی و انرژی مواجه کرده است. آب لولهکشی در این کشور به معنای رایج آن وجود ندارد. آب در ساعاتی معین در لولههای هر محله جاری میشود. مردم منبعهای ذخیره آب را پر میکنند و روز آینده را با آب ذخیره میگذرانند.
حتی پایتخت هم ساعتها در طول روز برق ندارد و داشتن موتور برقهای کوچک بنزینی در خانهها یا موتورخانههای متوسط در کارخانهها، امری عادی است.
وضعیت تأمین مواد غذایی بهتر است. هند از صنعت کشاورزی قابل قبولی برخوردار است. این البته تنها به معنای تأمین مایحتاج روزمره و ضروری مردم است.
روی دیگر سکه
در مقابل میتوان از کشورهایی نام برد که از رشد منفی یا کند جمعیت دچار مشکل شدهاند. به عنوان مثال ژاپن. این کشور یکی از بالاترین سنین بازنشستگی در جهان را دارد. پیشبینی میشود به دلیل تعداد بسیار محدود زاد و ولد، جمعیت ۱۲۷ میلیونی امروزی ژاپن، تا سال ۲۰۵۰ به ۹۵ میلیون کاهش یابد.
جمعیت آلمان نیز در این مدت به ۷۱ میلیون نفر کاهش مییابد؛ یعنی ۱۱ میلیون نفر کمتر از امروز.
با این اوصاف نیروی کار آینده از کجا تأمین خواهد شد؟ سن بازنشستگی تا کجا بالا خواهد رفت؟ مالیات چه کسی صندوقهای بیمه بازنشستگی را پر خواهد کرد؟
مردم ژاپن، اگر سلامت باشند، تا بیش از سن بازنشستگی رسمی کار میکنند. سن بازنشستگی قانونی در حال حاضر در ژاپن برای مردان ۶۳ و برای زنان ۶۱ سال است. این سن در سال ۲۰۱۰ به ۶۴ و ۲۰۱۳ به ۶۵ سال افزایش خواهد یافت.
به هر روی انفجار جمعیت و ناهنجاریهای ناشی از آن موجب نگرانی است. کارشناسان رشد کنترلشده و ملایم جمعیت را منطقی میدانند که همگام با رشد امکانات، نه یک تهدید که یک فرصت به شمار میآید.
نهادهای بینالمللی فعال در زمینههای جمعیت، در سال ۲۰۰۸ بر تنظیم خانواده و گسترش روشهای مدرن جلوگیری از بارداری متمرکز خواهند شد. مقابله با ایدز، پیشگیری از بارداریهای ناخواسته و سقط جنین در شرایط غیربهداشتی، همچنان از مهمترین دغدغههای نهادهای مسئول در این حوزه به شمار میآیند.
دویچهوله